خیلی وقته حرفی برای نوشتن ندارم،
اصلا حوصله هیچ کاریو ندارم.
انقدر آرزو دارم که نمیدونم از کودوم باید شروع کنم، همیشه هم فکر میکنم چون زیادن و وقت نمیشه به همشون برسم باید بیخیال بشم.
کاش یه جایی بود مثلا یه موسسه ای چیزی ، لیست آرزوهاتو میدادی بهش و برات آماده میکرد :دی
نتیجه اینهمه آرزو میشه بیخیالی
الانم بیخیال همشون شدم و مثه مامانم میگه : اگه خدا بخواد و صلاح باشه خودش جور میکنه.
با اینکه شدیدا با این طرز فکر مخالفم ولی چه کنیم، نه وقت برآورده کردن آرزوهامو دارم، نه حوصلشو
بین همه اونایی که می خوای بیخیال بشی
یکدوم رو بردار بعد بقیه رو بیخیال شو
حداقل به یکی شون برس
زندگی وقتی قشنگ که آدم ها برای رسیذن به آرزوهاشون تلاش کنند
مساله اینجاست که دوس دارم به همه آرزوهام برسم :)
- فوری : به یک دلیل خوب برای زندگی کردن نیازمندیم !
سریعا دلیل خود را اعلام کنید ... رفت :(
زود باش که دیر شد...
آپم
پدر واقعی و وجودیم نی
ولی من به اندازه پدرم دوسش دارم و مدیونشم
عین یه پدر داره بهم یاد میده چطوری زندگی بکنم
سنگ زرکگ نشانه نزدنه
مگه نگفتی می خوای همه رو بیخیال بشی
همه رو بی خیال شو به غیر از یکی
اگه همه مثل همند
آرزوهات رو بنویس رو کاغذ و از بینشون یکی رو در بیار
بعد بقیه رو بیخیال شو
قدر پدرم رو هم میدونم

گفتم ایشون رو هم مثل پدرم می دونم
دلیل بر این نیست که پدرم رو دوست نداشته باشم عزیزم
مرسی به خاطر گوشزد کردنت