دیگه موقع ناهاره و مخم اصلا نمیکشه دارم لحظه شماری میکنم زنگ بزنن بگن وقت ناهار.
آخه اینجا یه روز در میون اول خانوما میرن ناهار بعد آقایون، امروزم روز ماست!
خوب خیلی از مخم کار کشیدم و گشنم شده خوووب
حالا غذا چی هست ؟ بعد از ناهار بهتون میگم
_________________________________________________________________
ناهار شنیسل مرغ بود یعنی، ولی یه دور با تریلی از روش رد شده بودن
داشتم به این فکر میکردم چرا با اینکه اکثر سایتهای شبکه های اجتماعی ف ی ... ت ر شدند، بازم آیکن این سایتها جزء لاینفک دیزاین اصلی سایتهاست!
من که به شخصه تاحالا هیچ سایتی رو توی این شبکه ها share نکردم .
یعنی کسی هم پیدا میشه انقدر بیکار باشه که سایتارو share کنه؟؟؟
اگه ف ی...ت ر نبودند شااااید اما کی حالشو داره دوساعت وی پی کانکت کنه و .... اووووووووووه خیلی سخته خداییش.
چندروز پیش یکی از مشتری ها زنگ زد شرکت و با توپ پر باهام صحبت کرد که چرا این قسمت از سایت ....
منم خیلی خونسرد جوابشو دادم یه جورایی بهش برخورد اما دفه بعد که زنگ زد تو هر کلمش هزارتا ببخشید و معذرت میخوام بود!
یکی دو روز بعد اومد شرکت و به مدیر بخش گفته بود که میخواد منو ببینه خلاصه منم رفتم سلام و احوال پرسی کردم ، طبق معمول خیلی بی تفاوت.
نگو این رفته پیش رئیس شرکت گفته خانم ... خیلی بیحال پشت تلفن حرف میزنه و برای مشتری مداری خوب نیست ! معلومه حسابی از دستم شاکی بوده.
مدیر بخش هم به من چیزی نگفت تا اینکه فرداش خیلی اتفاقی از دهنش پرید و منم دود از سرم بلند شد و گفتم چه معنی میده مشتری به خودش اجازه بده بیاد اظهار نظر کنه!!!!!
فرمودند : خوب مشتریه دیگه!
منم گفتم مشتریه که مشتریه وقتی بد حرف میزنه نباید انتظار داشته باشه باهاش خوب حرف بزنیم.
خلاصه....
برام جالبه که چرا شرکتا با هر ترفندی شده میخوان مشتری رو نگه دارن اما یه لحظه به این فکر نمیکنن که منه کارمند یه درجه دیگه از محیط کارم زده شدم؟ بالاخره هرچی محیط کارم رو بیشتر دوست داشته باشم احساس مسئولیت بیشتری نسبت به کارها دارم.